اصولا حاصل تنبیه بدنی کودکان توسط والدین پرخاشگر، می تواند کبودی روی بدن یا اشکها و هق هق هایی باشد که اغلب میتوانیم آن را ببینیم و لمس کنیم،
اما حاصل پدیده طلاق، آسیبی فراتر از اینهاست، آسیبی که بجای کبودی روی بدن، حفرەای عاطفی عمیق ایجاد میکنید که با هیچ چیزی پر نمیشود، حفرەای به عمق عمر یک انسان، حفرەای از نیازهای ارضا نشده سرکوب شده، نیاز به محبت پدرانه یا مهر مادرانه، که این حفره ممکن است بعدها با فیلترهای سیگار، دود مواد مخدر و یا خط انداختن های روی ساعد دست و بدن پر شود،
گسلی ناملموس که والدین در حفر آن نقش داشته اند و ممکن است همچون زلزلەای سهمگین، به یکباره جسم و روان کودک را از جا بکند.
والدین گرامی:
یادمان نرود ما از همسرمان طلاق میگیریم، نه از کودکمان، پس لطفا بعد از طلاق، شرایطی فراهم آورید که کودک بتواند هم پدرش را ببیند و هم مادرش را. در اینصورت است که میتوانیم بگوییم بله، من از همسرم جدا شدەام، اما از بچەام هرگز!
برای والدین در حال طلاق بفرستید.
آدرس: نارمک میدان هلال احمر به سمت هفت حوض_جنب دبستان توحید_پلاک۱۹ط۱
مرکز مشاوره آمین
*مهارت های ارتباطی یا مهارت های مشارکت در گفت وگو چیست؟*
از مهارت های مشارکت گفت وگو زیر عنوان بزرگ تری بحث می شود که آن را «مهارت های زندگی» می نامند. مهارت های زندگی عبارتند از مجموعه ای از توانایی ها که زمینه ی سازگاری و رفتار مثبت و مفید را فراهم می آورد. این توانایی ها، فرد را قادر می سازد تا مسئولیت های نقش اجتماعی خود را بپذیرد و بدون لطمه زدن به خود و دیگران، با خواست ها، انتظارات و مشکلات روزانه، بویژه در روابط بین فردی، به شکل مؤثری روبه رو شود. فقدان این مهارت ها موجب می شود فرد در برابر فشارها، به رفتارهای غیرمؤثر و ناسازگارانه روی آورد.
منظور از مهارت های ارتباطی زوجین، مهارت های مشارکت در گفت وگو است. این که زوجین بتوانند گفته های خود را به شکلی مؤثر و قابل فهم بیان و متقابلاً صحبت های دیگری را به دقت گوش داده و برداشت صحیحی از آن داشته باشند، مهارت های خاصی را می طلبد؛ که به آن «مهارت های مشارکت در گفت وگو» یا مهارت های ارتباطی گفته می شود. مهارت های مشارکت در گفت وگو همان طور که قبلاً ذکر شد، خود به سه دسته تقسیم می شوند: مهارت صحبت کردن؛ مهارت گوش دادن؛ مهارت ارتباط غیرکلامی.
#آموزش_روانشناسی
آدرس: نارمک میدان هلال احمر به سمت هفت حوض_جنب دبستان توحید_پلاک۱۹ط۱
مرکز مشاوره آمین
بین سبک ارتباطی مردان و زنان، تفاوت هایی وجود دارد که نشناختن آن، می تواند موجب بروز سوءتفاهم و اختلاف شود. برخی از تفاوت های مهم این گونه اند:
مردان در گفت وگوها، کم تر گوش می دهند و بیشتر روی پاسخ دادن و صحبت کردن تمرکز دارند. مردان اطلاعات شخصی کمی را درباره ی خود بیان می کنند، در حالی که زنان هم بیش تر درباره ی مسائل شخصی خود صحبت می کنند و هم بهتر گوش می دهند.
مردان تمایل کمتری به صحبت کردن درباره ی احساسات خود، بویژه احساسات منفی دارند؛ ولی زنان، پس از تجربه ی احساسات منفی، تمایل دارند درباره ی آن ها صحبت کنند و از این طریق احساس کنند مورد علاقه اند.
مردان به هنگام بروز مشکل تمایل دارند با سکوت به دنبال راه حل باشند و صحبت در این باره را بی فایده می دانند، ولی اغلب زنان تمایل دارند ابتدا درباره ی مشکل و احساسات خود با همسران شان صحبت کنند و سپس به حل آن بپردازند.
زنان برای افزایش صمیمیت و نزدیکی، تمایل دارند درباره ی هر کاری که انجام می دهند و هر اتفاقی که در طول روز افتاده است، با همسرشان صحبت کنند. اما مردان چنین تمایلی را نشان نمی دهند و صحبت درباره ی جزئیات و مسائل کم اهمیت را خسته کننده و بیهوده می دانند.
اما این که چرا این تفاوت ها وجود دارد، باید پاسخ کلی را در نقش های جنسیتی متفاوت جستجو کرد. مردان به طور معمول برای رقابت، کسب قدرت و استقلال تربیت می شوند و در روابط خود از جمله روابط زناشویی نیز خواهان استقلال و قدرت هستند؛ ولی زنان بیشتر به سمت صمیمیت و همدلی گرایش دارند تا قدرت و استقلال.
از آن جا که مسأله ی تفاوت های جنسیتی می تواند بسیاری از تفاوت های زنان و مردان را در سبک های ارتباطی توجیه کند، بر هر زوجی فرض است که به این گونه تفاوت ها توجه و خویش را برای آموختن خصوصیات روان شناختی خود و جنس مخالف یاری دهد. به این ترتیب زنان می توانند بعضی تفاوت ها را بپذیرند، بدون این که آن را ناشی از تمایل نداشتن مردان برای صمیمیت و همدلی ببینند و مردان نیز می توانند از زنان بیاموزند که صمیمیت، تهدیدی برای استقلال و آزادی شخصی آن ها نیست.
مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی آمین